مسافری که قدم به شهر تاریخی اصفهان میگذارد، بیش از همه دنیای عصر صفوی را به چشم میبیند و به دست لمس میکند. از میدان نقش جهان بگیر تا چهلستون و سی و سه پل. اما شرق اصفهان حرفهای دیگری برای گفتن دارد. آنجا دوران سلجوقی حکمرانی میکند. بناها، مساجد و منارها همه و همه نام و مارک عصر سلجوقی را بر پیشانی خود دارند.
شرق اصفهان با زایندهرود میرود. میرود تا به گاوخونی بریزد. سرسبزی و صفایی اگر هست در جوار همین رود است. در اینجا پوشش گیاهی رنگ و بوی بیابان میدهد. درختان و خانهها از ترس کویر همه پشت به کویر و دست به عصا ایستاده اند. بناهای سلجوقی مثل آثار صفوی نیستند. پوشش کاشی ندارند. لخت و عریان در مقابل شنباد کویر ایستاده اند. منارهها به آن نازکی و طنازی منارههای مساجد صفوی نیستند. کمی درشت تر، قطورتر و زمختتر به نظر میآیند. مساجد آن نیز کاشی ندارند سالهای سال تن مقدس خویش را به سرما و گرمای بیابان سپرده اند. گنبدهایی که از دور در مقابل گنبد مسجد شیخ لطف الله جلوهای ندارند. آجری و یک رنگ. آن هم به رنگ خاکی آجر. اما وقتی به داخل مسجد پا بگذارید، میبیند معمار اگر چه کاشی نبوده تا ذوق هنری خویش را با رنگ و لعاب آن جلوه دهد، اما با گچبری و تزئینات گوناگون مناظری زیبا و چشم نواز در جای جای مسجد آفریده است.
خوب است اول چندین اسم را برای خودمان روشن کنیم. در قدیم به جای واژه «شهرستان» از واژه بلوک استفاده میکردند. هم چنین حوزه جغرافیایی ولایت یا استان اصفهان وسیعتر از امروز بود. در یک نگاه در سال 1303ش که میرسیدعلی جناب کتاب «الاصفهان» را مینوشت، او بیست بلوک برای اصفهان برشمرد که به ترتیب که از سرچشمه رودخانه شروع کرد چنین اند: چهارمحال، فریدن، النجان، ماربین، جی، کرارج، براآن، رویدشتین، طهران، دهق، کرونین، برخوار، اردستان، زواره، قهپایه، دهاقان، اسفرجان، سمیرم، قمشه، جرقویه سفلی و جرقویه علیا بودند. در آن سال در این بلوکات مجموعاً حدود 1800 قریه و مزرعه استقرار داشتند. (جناب، 1371، ص 180) ما در این سفر تحقیقی خود با سه بلوک کرارج، براآن و رودشتین سر وکار داریم. این راگفتم تا بدانیم یک آبادی به نام کرارج وجود ندارد، بلکه تعداد زیادی روستا را کرارج میگویند. در میان این بلوکات براآن از همه بزرگتر است.
درباره موقعیت جغرافیایی منطقه باید بگوییم ارتفاعات شیدون و کلاه قاضی در جنوب این دهستانها با جهت غربی ـ شرقی امتداد دارد که مرتفعترین قلههای آن شیدون و کلاه قاضی است. اراضی آنها با دو آبراه منشعب از زایندهرود آبیاری میشود؛ و علاوه برآن، چندین رشته قنات در منطقه جریان دارد. شرق اصفهان منطقة کشاورزی است و محصول عمدة آن غلات و فراوردههای باغی میباشد. در دورة ناصرالدین شاه، محصول برنج آن (به نام برنج شهری ) شهرت داشته است. از صنایع دستی فرش بافی، و از صنایع جدید احداث مرغداری در براآن جنوبی است. دامداری در آنجا رواج دارد. معدن نمکی نیز در تیمارَت (از آبادیهای براآن شمالی ) وجود دارد. که کمکی به اقتصاد منطقه مینماید.
بزرگترین دهکدههای براآن عبارت اند از: زِیار، برسیان، جار، ازیران. که از قضا ما در این سفر به همه آنها سر خواهیم زد. از شهر اصفهان که به سمت شرق میرویم، اول بلوک کرارج است بعد براآن و سپس رودشتین.
td-isf.ir